هیل: ایران با دور زدن غرب در حال گسترش دیپلماسی جهانی است
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۴۲۱۱۸
«ایران در ماههای اخیر در حال تحکیم روابط با قدرتهای جهانی و منطقهای است تا تلاشها برای انزوایش را تضعیف کند و غرب هم واکنش محدودی به این تحولات داشته است».
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نشریه هیل وابسته به کنگره آمریکا ضمن انتشار تحلیل فوق نوشت: در محافل سیاسی غرب، رویکرد آمریکا در برابر ایران، اغلب در این شعار خلاصه میشود که «نه توافق، نه بحران»: یعنی با پرهیز از یک توافق دیپلماتیک- که از نظر سیاسی (در داخل آمریکا) آسیبزاست- و یا یک تشدید که ریسک نزاع را بالا ببرد، موضوع ایران را از میز کار جو بایدن دور نگه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته نصف این شعار، درست است. اکنون در واقع یک توافق هستهای با ایران وجود ندارد و چشم اندازی هم برای آن نیست... در حال حاضر، در یک منطقه خاکستری قرار داریم. نه غرب و نه جمهوری اسلامی هیچ یک در پی توافق نیستند. هرچند هیچکدام هم نمیخواهند اعلام کنند که این توافق مرده است. اما نیمه دیگر این شعار، یک توهم است همانطور که رخدادهای هفته گذشته (درگیریها در سوریه) بر آن تاکید گذاشت. در یک نگاه وسیعتر، غرب اکنون در میانه یک بحران هستهای در حال تشدید است، حتی اگر سیاستگذاران، تمایلی نداشته باشند که به آن اذعان کنند. ایران میتواند ظرف حدود دو هفته به نقطه گریز هستهای دست یابد.
غرب عملا به تهران این امکان را میدهد که مسیر کار را تعیین کند. یک رویکرد راهبردی تازه نیاز هست که دامنه کامل رفتارهای هستهای و غیرهستهای ایران را به حساب آورد، از جمله تهدید مستمر علیه نیروهای آمریکایی در منطقه. اما متاسفانه غرب نیاز میبیند که با توجه به وضعیت کنونی پیشرفتهای هستهای ایران، تاکتیکی و کوتاه مدت فکر کند تا از وخامت بیشتر جلوگیری شود ضمن آنکه یک چشم هم به ایجاد بستر نیرومندتری برای گزینههای دیپلماتیک آینده دارد. دیپلماسی با ایران، همیشه از گذر ترکیبی از فشارهای جمعی و فزاینده (اقتصادی، سیاسی و نظامی) ممکن شده و غرب باید این چارچوب را بازآفرینی کند.
نخست، آمریکا و سه کشور اروپایی E3 باید گامهای دیپلماتیکی را برای جلوگیری از تحریکات هستهای بیشتر ایران بردارند. در حالی که شاید غرب تا به اینجا، ایران را از غنی سازی 90 درصدی بازداشته باشد، اما نباید تصور کند که محاسبات ایران، سنجشهایی ایستا است.
همچنین، دولتهای غربی باید به روشنی به ایران اعلام کنند که هرگونه پیکربندی اعلام نشده تازه در سانتریفیوژها یا پس کشیدن از تعهداتش به آژانس هستهای، به تشکیل جلسه فوقالعاده شورای حکام خواهد انجامید.
همچنین، اجماع جهانی، پیوسته یک عامل بنیادین در گفتوگوی موفق با ایران بوده است. سه کشور اروپایی باید به دولتهای منطقه روی بیاورند تا برای مسکو و پکن پیامهایی را فرستاده، تا ایران را از تشدید بیشتر هستهای برحذر بدارند.
آمریکا و اروپا باید بر روی این احتمال هم حساب کنند که ایران نمیخواهد بهطور کامل طرد شود همانطور که توافق با سعودیها و همکاری فزاینده با روسیه و چین هم نشان داد. به این منظور، غرب باید چشمانداز دیپلماسی را حفظ کند.
و نهتنها بر کاهش پیامدهای منفی بلکه بازنگه داشتن درها برای پیامدهای مثبت هم تمرکز کند. در حال حاضر چندان چشماندازی برای احیای برجام یا یک توافق کوچکتر یا غیررسمی وجود ندارد، اما مهم است که به ایران علامت داده شود که «راهی برای خروج از این وضعیت» وجود دارد.
در این ماههای اخیر، سیاستهای غرب با هدف پرهیز از یک بحران، ریسک شعله کشیدن آن را افزایش داده چرا که موجب شده ایران احساس کند میتواند دست به تشدید بزند و مجازات هم نشود. در این میان، تهران در حال تحکیم روابط با قدرتهای جهانی و منطقهای است تا تلاشها برای انزوایش را تضعیف کند و غرب هم واکنش محدودی به این تحولات داشته است. آمریکا و اروپا باید ابتکاری را برای پرهیز از ورود چشم بسته به یک تشدید عمده، ارائه دهند.
منبع: کیهانمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دیپلماسی ایران کنگره آمریکا دولت سیزدهم هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۴۲۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا عسگری؛ سوژهای سوخته برای فرار از شکست
داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی به بررسی گزارش اینترنشنال درباره علیرضا عسگری پرداخت. این تحلیلگر سیاسی در این باره نوشت: بار دیگر پس از ۱۷ سال، یک سوژه سوخته امنیتی با گزارشی که «اینترنشنال» در پنجم اردیبهشت ماه منتشر کرد، محور خبری – تحلیلی برخی منابع و افراد قرار گرفت. اینترنشنال با ارائه گزارشی با عنوان «علیرضا عسگری؛ از سردار رضا چیفتن تا مستر جان دوو»، پس از ۱۷ سال تلاش کرده این سوژه را برجسته و در میان اخبار مهم این روزها که سراسر آمریکا را به جهت اعتراضات گسترده در دانشگاههای این کشور در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها فرا گرفته، کمرنگ کند.
در صدد بازخوانی آنچه در سال ۱۳۸۵ اتفاق افتاد و در صدر اخبار آن روزها قرار گرفت، نیستیم. اما بدنبال این پاسخ هستیم که چرا اینترنشنال - این رسانه اجاره ای در خدمت نظام سلطه - در این مقطع زمانی به این سوژه پرداخته است. داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد و در طول این ۱۷ سال، اطلاعات ضد و نقیض زیادی در باره او در فضای رسانه ای در داخل و خارج منتشر شده است. برخی سفر او به سوریه و پس از آن به ترکیه به بهانه تجارت زیتون و... را برنامه ای هدفمند از سوی وی برای پناهندگی و همکاری با سرویس های جاسوسی دانسته و برخی دیگر کشاندن او به سوریه و ترکیه را با هدف ربایش و نه از روی اختیار می دانند.
اینترنشنال در گزارش اخیر خود تلاش کرده او را همکار سازمان سیا معرفی کرده و این همکاری را خیلی بیشتر از زمانی اعلام کند که او به سوریه و ترکیه رفته و سپس ناپدید شده است و در این گزارش با استناد به سخنان همسر او و سفرش به تایلند در سال ۱۳۸۴ و احتمال ارتباط گیری او با عوامل سیا پیوند داده است. اینتر نشنال به نقل از سخنان سردار احمدی مقدم در تاریخ ۲۵ آذر ۹۱ در مراسم ششمین سالگرد مفقود شدن عسگری - در صورت درست بودن انتساب این سخنان به احمدی مقدم - مدعی است عسگری یک روز قبل از رفتنش به سفر تجاری سوریه و ترکیه به دفتر او رفته و گفته: «او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمدهام اینجا تا حرفهایی را به شما بزنم که بعدا آن را پیگیری کنید.»این جمله یعنی عسگری میدانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می خواست باقی زندگیاش را با یک هویت تازه بگذراند و آنچنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است، در آمریکا یا آلمان که می گویند یکی از این دو محل زندگی اوست، زندگی کند.
اما در رابطه با گزارش هدفمند اینترنشنال و زمان انتشار این گزارش در این مقطع زمانی چند نکته وجود دارد:
۱ - برجسته دیدن نقش علیرضا عسگری در داشتن اطلاعات فوق محرمانه در زمینه های هسته ای و نظامی و شناخت مقامات کلیدی درگیر در برنامه هسته ای و نظامی ایران و همکاری اطلاعاتی او با سرویس های جاسوسی شاید در مقطعی که عسگری اشتغال داشته، حائز اهمیت بوده باشد ولی نباید فراموش کرد که عملا برنامه هسته ای ایران از زمانی که آژانس روی آن سوار و برای ایران پرونده تشکیل داد به سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۳ برمی گردد و در آن مقطع برنامه هسته ای ایران از چنین گستردگی که امروز برخوردار است، برخوردار نبوده است. عسگری هم در آن مقطع نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مسایل مالی و اخلاقی دستگیر و ۱۸ ماه در زندان بود. بعد از آزادی هم هیچ ارتباطی با بخش های نظامی یا هسته ای و... نداشته است.
حداکثر بهره برداران از عسگری در سرویس های جاسوسی می تواند به همان میزانی باشد که موساد در ایران عملیات انجام داده است. مثلا با توجه به مسئولیت او در معاونت بازرسی وزارت دفاع می توان عسگری را در لو دادن محل کانتینر های اسناد تاریخ گذشته و اعلام شده هسته ای ایران به آژانس بین المللی انرژی هسته ای آنهم نه زمانی که به شور آباد منتقل شد، دانست. برفرض که عسگری کسی بوده که شهید محسن فخریزاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای جمهوریاسلامی به آمریکا معرفی کرده است، دیگر دانشمندان هسته ای شهید ما که هیچ ارتباط تشکیلاتی با مسئولیت سازمانی او نداشته اند و تازه در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ این افراد به جرگه دانش هسته ای ما پیوسته اند، با کدام کانال اطلاعاتی دشمن به شهادت رسیده اند؟
۲ - این نوع پروژه تعریف کردن و نام بردن از عسگری بیش از آنکه حاوی اطلاعات و داشتن نقش های برجسته برای عسگری در لو دادن برنامه های نظامی و هسته ای ایران باشد، احتمال دیگری را در ذهن متبادر می کند و آن اینکه منبع یا منابع دیگری در اختیار دشمن است و برای نسوزاندن مهره خود از یک مهره سوخته استفاده می کنند تا بتوانند در شرایط مناسب برنامه ترور یا هر اقدام دیگر خود را عملیاتی کنند.
۳ - نباید فراموش کرد که دشمن زبون صهیونیستی و مهره گردان اصلی او یعنی آمریکا در عملیات غرور آفرین «وعده صادق» ضربه سنگینی را متحمل شده است و برای فرار از این شکست بزرگ، بدنبال انحراف افکار عمومی از این شکست است. رژیم صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی آن با عملیات «طوفان الاقصی» حماس غافلگیر و گیج و مبهوت شده بود و ۸ ماه است که با وجود شخم زدن غزه و کشتار جنون آمیز ۳۳ هزار زن و کودک در این باریکه، نتوانسته دستاوردی را به درست آورد و عملیات وعده صادق سپاه نیز تیر خلاص را بر دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی این رژیم و دستگاه اطلاعاتی آمریکا که پشتیبانی کننده اصلی آمریکا از رژیم صهیونیستی است، وارد کرد. بنابراین، انتشار گزارش اینترنشنال و بازی با مهره سوخته ۱۷ سال پیش را باید عاملی برای توجیه شکست های اطلاعاتی آمریکا و صهیونیست ها دانست.
افتضاح این شکست تا آنجاست که تاکنون سه مقام نظامی اطلاعاتی و امنیتی رژیم استعفا داده اند و این ننگ بزرگی برای آمریکا، اسرائیل و دیگر حامیان غربی آنهاست که تلاش دارند این موجود رو به مرگ را احیا کنند.
۴ - با شکست اطلاعاتی و میدانی اسرائیل در طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق ایران، به نظر می رسد غرب با محوریت آمریکا و فشار به آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد باز کردن پرونده جدید هسته ای و موشکی برای کشورمان است و ممکن است اقدام به برخی اطلاعات غلط در این زمینه در روزها و ماههای پیش رو در این دو زمینه داشته باشد و با انتشارگزارشی از علیرضا عسگری در پی اعتبار بخشی به اطلاعات غلط خود است تا بگوید با توجه به مسئولیت او در دوره ای، این اطلاعات داده شده و البته غلط قابل استناد است که این سناریوی طراحی شده از هم اکنون محکوم به شکست است.